براي اينكه اين متن به خوبي ديده‏شود لازم است ابتدا با كليد راست ماوس، كليك كرده و سپس به ترتيب موارد زير را از منوي ظاهرشده انتخاب كنيد

در غير اين صورت مواردي مانند پرانتز، گيومه و نقطه به خوبي ديده‏نخواهندشد

Encoding - Right to Left

Pathways To God by Jonathan Roof اين ترجمه‌‌ايست از فصل نهم كتاب


فصل 9

ساتسانگ (SATSANG): همنشيني با نيكان

1- چرا به دنبال جلسات معنوي هستيم؟

تقريبا هميشه مي‌‌توان مردان و زناني را كه به كمالات معنوي والايي دست پيدا كرده‌‌اند در جلسات سالكان و طالبان آرزومند مقامات روحي پيدا كرد. سالكان، به سوي نور چنين موجودات بزرگي كشيده‌‌مي‌‌شوند درست به همان صورت كه مربيان خدايي خود را مجبور به اشتراك گذاشتن نور، عشق و معرفت خود با يك طالب دنيايي مي‌‌بينند.

همنشيني با خوبان ما را بالا برده و بر موج معنويت و روحانيت قرار مي‌‌دهد. همنشيني با اشخاص ناسالم ما را به سمت خودبزرگ‌‌پنداري و غمهاي دنيايي سوق مي‌‌دهد. معاشرت با خوبان باعث كمك و دلگرمي دائمي ما در ادامه اين راه مي‌‌شود. مجالستهاي مفيد، به دائمي‌‌ و ديرپاي‌‌شدن پيشرفت ما كمك كرده و ما را در راهمان به سوي خدا هدايت مي‌‌كنند. انجمنهاي معنوي و يا روحي ايمان ما را تقويت مي‌‌كنند و به ما قدرتي مي‌‌بخشند تا به جستجويمان ادامه دهيم - حتي زماني كه مقصود دستنيافتني به نظر برسد. تداوم در همنشيني با خوبان را مي‌‌توان معيار شكست يا موفقيت در مجاهدهُ معنوي و روحي دانست.

آسانترين و مفيدترين روش دور نگهداشتن خود از انحراف يا درجا زدن، همنشيني با خوبان است. مصاحبت با نيكان و مردمان خدايي، تدريجاً و مطمئناً اشخاصي را كه در معرض انحراف از راه راست (به سوي خودشناسي) هستند تصفيه و پاك مي‌‌كند.

سخنان ساتيا ساي بابا (9) - صفحه 223

2- يك همنشين خوب كيست؟

دوستان واقعي، تنها خوبيها را در ما تقويت كرده و ما را به بهترشدن تشويق مي‌‌كنند. يك دوست و همراه حقيقي هميشه به ديگران فايده مي‌‌رساند بدون اينكه به جبران آن چشم داشته‌‌باشد. همانگونه كه يك درخت با ميوه‌‌هايش شناخته‌‌مي‌‌شود، دوستان با اعمالشان شناخته‌‌مي‌‌شوند. يك مصاحبت خوب، همنشيني با آنهاييست كه در جستجوي آموختن و به‌‌كاربستن حقيقت، عشق، وظيفه، سلوك و صلح هستند. چنين مصاحبتي ما را به اين تشويق مي‌‌كند كه تمام تلاشمان را در راه الهي بكنيم. مردان و زناني كه در مسير رسيدن به خدا كار مي‌‌كنند براي همديگر و براي جهان، الگو هستند. اين طبيعت آنانست كه مي‌‌خواهند به همه خدمت كنند، حتي به آناني كه در انديشهُ ضرر رساندن به آنها باشند.

هنگامي كه از يك تبر تيز براي بريدن درخت صندل استفاده مي‌‌شود، درخت صندل نه احساس مي‌‌كند كه به وسيله تبر مجروح شده‌‌است و نه از آن ناراحت مي‌‌شود. برعكس، درخت صندل، رايحه عطر خود را به تبر پيشكش مي‌‌كند ... اين است ويژگي مردمان خدايي.

بارانهاي تابستان 1973 - صفحه 53

3- ما با محيط اطرافمان سازگار مي‌‌شويم.

در طبيعت، همهُ موجودات با محيط اطرافشان سازگار مي‌‌شوند. سوسمار كوچك براي مطابقت با محيط اطراف رنگش را تغيير مي‌‌دهد. زرافه‌‌ها براي دستيابي به غذايشان كه برگ شاخه‌‌هاي درختان بلند است داراي گردن بلندي هستند. انسانها نيز خود را با محيط اطرافشان تطبيق مي‌‌دهند. معمولاً سليقهُ آنها مطابق غذاهاي دردسترسشان تغيير مي‌‌كند و آنها خانه‌‌هايشان را با مصالح قابل دسترس در محل زندگيشان مي‌‌سازند.

انديشهُ ما نيز به همين صورت با انديشه‌‌هاي اطرافش مطابقت پيدا مي‌‌كند. ما طبيعتاً تمايل داريم با رفتار و حالت كساني كه با آنها مصاحبت مي‌‌كنيم سازگار شويم. به اين دلايل، ما بايد تنها به دنبال همنشيني و مصاحبت افراد نيك باشيم. به ويژه، هنگامي كه تازه شروع به طي مسير سلوك كرده‌‌ايم داشتن دوستان و معاشران خوب يك امر ضروري است. انديشه ‌ُما تا زماني كه در راه انجام كردار نيك و اخلاق‌‌مندبودن تثبيت نشده‌‌است، به سادگي مي‌‌تواند به انحراف كشيده‌‌شود. تنها انسانهاي بزرگ مي‌‌توانند جهان پيرامونشان را تغيير دهند. تمايل ذهنهاي تكامل‌‌نيافته بر اينست كه به بهاي دست‌‌كشيدن از مسير سلوك روحاني خود، با محيط اطرافشان سازگار شوند.

دو طوطي روي شاخه درختي نشسته‌‌بودند، دوقلو و كاملا يكسان. يك شكارچي آنها را به دام انداخت، سپس يكي از آنها را به يك قصاب خشن و ديگري را به حكيمي كه در يك معبد، متون مقدس را به مردم آموزش مي‌‌داد، فروخت. آن شكارچي متعجب شد از اينكه ديد بعد از چند سال يكي از آنها دشنامهاي بدي مي‌‌دهد، در حاليكه ديگري آيات الهي را با آهنگ زيبايي مي‌‌خواند به گونه‌‌اي كه شنوندگان را شيفته و تسخير مي‌‌كند. اينگونه است اثر محيط زندگي، بنابراين به دنبال همنشيني با خوبان باشيد و آن را ادامه دهيد.

سخنان ساتيا ساي بابا (1) - صفحات 92-91

به تمرين و ممارست زيادي نياز است تا ذهن از الوهيت درون پيروي كند. سخت است كه هوسهاي پست را از ذهن جدا كرد. اما مي‌‌توانيم با مصاحبت با دوستاني كه داراي روح بزرگتري هستند آرزوها و آرمانهايي مشابه آنها پيدا كنيم. معاشرت با نيكان را مي‌‌توان به شير خوش‌‌طعم تشبيه كرد در حاليكه معاشرت با بدان را مي‌‌توان مانند آب دانست. هنگامي كه يك قطره شير به يك ظرف آب اضافه كنيم، شير اثرش را از دست مي‌‌دهد. اما زماني كه مقدار كمي آب به يك ظرف شير اضافه مي‌‌شود آب شروع به تاثير گرفتن از شير مي‌كند. همانگونه كه راما براي اندرز به لكشمانا (Lakshmana) گفت:

مصاحبت با مردمان پست، مقدمه از بين رفتن معرفت است. همنشيني با خوبان باعث شكوفايي و طراوت معرفت مي‌‌شود.

رام كاتا راساواهيني - صفحه 367

4- همنشيني با خوبان يك جور سلوك روحاني است.

آيا مي‌‌توان عمل انتخاب همنشينان و دوستان خود را يك جور سير و سلوك دانست؟. روشهايي كه به سلوك ما كمك مي‌‌كنند به گونه‌‌اي طراحي شده‌‌اند كه دل و ذهن ما را تطهير كنند. هدف نهايي مديتيشن، خدمت، مطالعه و ديگر روشها نيز تطهير دل و ذهن ماست. به همين صورت، معاشرتي كه ما به آن مشغوليم مستقيماً خلوص ذهن ما را تحت تاثير قرار مي‌‌دهد.

حضور در جلسات منظم طالبان و آرزومندان مقامات روحي، مانند محافل بحث و تبادل نظر (Study Circle) يا گردهماييهاي سالكان، كمك بزرگي در طي مسير سلوك است. ما زماني بهتر جنبه‌‌هاي عملي سير و سلوك را درمي‌‌يابيم كه عمل به آنها را توسط ديگران ديده‌‌باشيم. همانگونه كه از مشاهدهُ اعمال ساي بابا چيزهايي مي‌‌آموزيم، به همان صورت با ديدن زندگي معاشرانمان به تجربه‌‌هاي جديدي دست پيدا مي‌‌كنيم. ارائه عملي براي آموزش ما ضروري است.

براي يك سالك، رياضت كشيدن، سالها ذكر دائمي نام خدا گفتن، رفتن به زيارت معابد و مكانهاي مقدس، مطالعهُ كتابهاي مقدس و ... نمي‌‌توانند به اندازه همنشيني و همراهي با مردمان خدايي، براي موفقيت در سير و سلوك مفيد باشند.

سخنان ساتيا ساي بابا (6) - صفحه 193

بهترين راه مبارزه با تمايلات نادرست، دور نگهداشتن آنها از جلوي ديد و ذهن است. ذهنهاي تكامل‌‌نيافته به دنبال ديدگاهها و صداهاي پست مي‌‌روند. براي بازداشتن ذهن از گرفتار كردن خود در اين اثرات بايد چنين اثراتي را از آن دور نگهداشت. راه توصيه‌‌شده براي آموختن پرهيزگاري اينست كه يك پرهيزكار به عنوان الگو هميشه در جلوي چشم ما باشد. آرمانهاي والا براي ما الهام‌‌بخش كارهاي بزرگ هستند. ديدن يك نمايش مقدس در بارهُ زندگي آواتار راما، الهام‌‌بخش ماهاتما گاندي براي در پيش‌‌گرفتن يك "زندگي براي حقيقت" شد.

شخصيت شما مطابق جلساتي كه از بودن در آنها لذت مي‌‌بريد شكل مي‌‌گيرد. اگر با يك آهنگر همنشيني مي‌‌كنيد مجبور به پاك كردن ذرات براده از لباس و بدنتان هستيد. اين است دليل آنكه چرا همنشيني با خوبان تا اين اندازه در سير و سلوك شما مهم است.

سخنان ساتيا ساي بابا (5) - صفحه 107

5- ساتسانگ يا دورهم‌‌جمع‌‌شدن؟.

در مراكز ساي بابا، مهم است كه اثر اعمال خود بر روي ديگران را بدانيم. بين ساتسانگ و دورهم‌‌جمع‌‌شدن يك تفاوت عمده وجود دارد. ما به مصاحبت با نيكان نياز داريم اما نبايد اجازه دهيم جلساتمان محل شوخيهاي دنيايي شود. بايد مريدان تازه‌‌وارد را به گرمي پذيرفت اما نبايد شير ساتسانگ را با آب امور دنيايي رقيق كرد. ما بايد در بحثهايمان، روي امور خدايي تمركز كنيم و يا اينكه ساكت باشيم.

همچنين اين امر مهم است كه بدانيم آيا ما يك همنشين خوب براي ديگري هستيم يا ديگري در حال گذاشتن اثر بد بر ماست. براي هشيار بودن نسبت به موقعيت خود، نياز به دقت و تفكر بيشتري داريم. بايد نقاط ضعف و قوتمان را به خوبي بشناسيم. حتي سالكان پيشرفته نيز در معرض گرفتن اثر از معاشران بد هستند.

حتي براي يك سيدا (سالك كامل‌‌شده) كه به موفقيت دست يافته نيز همنشيني با خوبان مفيد است. زيرا اين همنشيني به مانند نگهداري يك ظرف آب در يك مخزن آب است كه هيچ كاهشي در آب به علت تبخير ايجاد نمي‌‌شود. اگر يك سالك در ميان مردمان دنيايي زندگي كند، احتمال تبخيرشدن صفات نيكش به صفات بد زياد است.

سخنان ساتيا ساي بابا (4) - صفحه 226

مصاحبت با نيكان براي سالكان پيشرفته مهم است اما براي تازه‌‌واردين بسا مهمتر است. زماني كه در چنگال هوسهاي دنيوي گرفتار شديم، تنها با همراهي و همنشيني با نيكان مي‌‌توانيم دوباره شكل گرفته و اصلاح شويم. ما بدون حمايت و راهنمايي قوي روحي، حتي ممكن است مخمصه‌‌اي را كه در آن گرفتار هستيم درك نكنيم.

به ساتسانگ بپيونديد كه همنشيني با مردمان خدايي است. درست به صورتي كه فيلهاي اهلي قبل از اهلي كردن يك فيل وحشي، او را محاصره كرده و دست و پايش را بسته و بيحركتش مي‌‌كنند، انديشه‌‌هاي پرورش‌‌يافته نيز ذهنهاي شكاك را به پذيرش حقيقت وا مي‌‌دارند.

سخنان ساتيا ساي بابا (2) - صفحه 187

6- تصميم بگيريد تنها به دنبال نيكان باشيد.

انتخاب با ماست. ما با انتخابهاي صريحي در بارهُ آينده‌‌مان روبرو هستيم: مي‌‌توانيم مسير درست را انتخاب كنيم يا مسيري با زحمت كمتر را برگزينيم. اگر اكنون فرصت گام برداشتن در راه راست را از دست بدهيم، آيا مي‌‌توانيم مطمئن باشيم كه بار ديگر چه زماني اين موقعيت براي ما ايجاد خواهدشد؟.

قلب ما بهترين راهنما براي كارها نيك است. قلب ما به ما مي‌‌گويد كه آيا ما از اين مجالستها سود مي‌‌بريم يا چيزي را از دست مي‌‌دهيم. اگر اين مصاحبتها باعث پيشرفت روحي ما مي‌‌شوند سودمند هستند. همه بايد در يك مجالست خوب، از وجد و انرژي روحي به‌‌اشتراك‌‌گذاشته‌‌شده، استفاده كنند. چيزهايي كه از همنشيني با خوبان بدست مي‌‌آوريم مي‌‌تواند ما را نهايتاً به رهايي از جهان خاكي و حصول وحدت (Moksha) برساند. مصاحبت با نيكان چشمي مي‌‌دهد تا بتوانيم از ميان وهم هوسهاي دنيايي ببينيم آنچه را كه حقيقت است. همنشيني با خوبان مي‌‌تواند به ما تصوري از هدف نهايي و الگويي از مسير سير و سلوك بدهد.

شما با همنشيني با خوبان، از وهم (مايا) آزاد مي‌‌شويد، با آزادشدن از وهم به ايمان به حقيقت دست مي‌‌يابيد و با ايمان به حقيقت، به رهايي از جهان خاكي و حصول وحدت (Moksha) مي‌‌رسيد.

سخنان ساتيا ساي بابا (10) - صفحه 151

(پايان 9/5/1377)